حسِ قشنگه یکی شدن
ما مثله دوتا فاخته ایم
یه عشقِ حقی
نه شعار
مثله پرواز عاشقانه ی
پروانه ها
مثله پروازِ
دوتا کبوتر توی آسمون
آبی
این روزها
حک شده
اسم تو روی قلب
من
بعد این حال و هوا
بعد این
دوستت دارم ها
بعد این
حس قشنگو
یکی شدن ها
دست تو توی دست من
شب درهم میشکنه
مشکنه این
سردیه زمستونو
بهارو به خونه میاره
عشق ما میتونه
خورشید و به آسمون برگردونه
دوباره گل های
داودی و نیلوفرو
جای گل های جالیز بشونه
اره
عشق ما میتونه
پنجره ها رو
رو به طلوعی
تازه وا کنه
به عزاو نمیتونیم ها
تو فکر نکن
که آخر هر شب بلند
صبحی تازه
سر میرسه
آره
کوچه های
سرد و ساکت
یه روزی پر آواز و شادی مشین
بوی خواستن همه جا رو پر
میکنه
همه درها
آره
یه روز وا میشه
جاده ها دیگه به سیاهی ختم نمیشه
آره
پایان این شب بلند
صبحی تازه میرسه
نویسنده : علیرضا عالمی از دفتر شعر قصه ی پرنده نوع شعر موج نو